سحر از نوع سافت اسکیلز
سیایاو از جلوی اتاق جلسات رد شد، بهش گفتم توی جلسه شرکت میکنین ؟ گفت عـرصـهٔ شـطرنـجِ رنـدان را مـجالِ شــاه نیــست
و راهشو گرفت رفت! و من سحر شدم با این نیم مصرع که چقدر حاضر جواب و چه جواب زیبایی.
گاهی به این رفتاراش فکر میکنم و مطئنم روی این ابعاد شخصیتش که باعث میشه چندثانیه همراهیش رو بعد از رفتنش توی ذهنت کش بدی فکرکرده و خودش رو برای اینطوری بودن تربیت کرده.
این مدلی بودن پیچیدگی نداره ولی تربیت طولانی مدت و مداوم میخواد . بجز اشعار از خاطراتی که باعث خنده گرفتن میشه هم استفاده میکنه . این قطعا برای همه روشنه که هرچیزی باخنده بیاد حس خوشایندی در آدم ایجاد میکنه و اصطلاحا شرطی سازی صورت میگیره. یک کار دیگه که انجام میده استفاده از حکایته و برای رسوندن نظرش همیشه یک سری حکایت دم دستی و حتی بعضا تکراری هم داره.
اینارو فهمیدم و گفتم ولی چطوری میشه برای اینطوری شدن برنامه ریزی کرد رو یادندارم . اگر بلدین به منم یاد بدین .
- ۰۲/۰۴/۲۵